سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بوی باران، عطر خاک

امروز حال بدی دارم
خیلی بد
دو شب گذشته فقط به گریه گذشت
گریه های در حد دیوانگی
گریه های در سکوت
گریه هایی که هیچ کس ندیدشان... نشنیدشان
اینکه اشک های یک زن را مکر زنانه بدانند هیچ خوب نیست
هیچ خوب نیست...
اینکه یک مرد نداند
وقتی یک زن بی پناه می شود
وقتی بلور دلش ترک بر می دارد
سرازیر می شوند این صادق های ساده
هیچ خوب نیست
اینطور وقت ها دلش بیشتر می شکند... بیشتر می میرد... بیشتر ویران می شود...
بیشتر بی پناه می شود
و همین می شود که مدام پویا بیاتی گوش می دهد... شادمهر گوش می دهد...
هی به جان خودش می ریزد این همه غم را... این همه ندانستن را... این همه قضاوت را...
هی به جان خودش می ریزد و سکوت می کند
و سکوتش سکوت می آورد... اتهام می آورد... قضاوت می آورد... رنج و بیماری می آورد...
و چه کسی می داند این همه جان کندن را...
.
.
قسم به چشم های روشنت وقت خندیدن
به سکوت لب هایت وقت حرف زدن
قسم به ناکجا آبادهای دلت که نمی دانم وقف کیست...
یک بار
فقط یک بار
دلم آغوشت را می خواهد...